ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بچه ها شوخی شوخی قورباغهها را با سنگ میزدند و قورباغهها جدی جدی میمردند
فروید در مقاله کوتاه ولی تاملبرانگیز رمانسهای خانوادگی (1909) نوشت در مواقعی که کودکان مورد بیاعتنایی والدین قرار میگیرند، یا دست کم احساس میکنند مورد بیاعتنایی قرار گرفتهاند، یا در مواقعی که احساس میکنند از عشق کامل والدین برخوردار نشدهاند، یا مواقعی که افسوس می خورند از اینکه باید عشق والدین را با خواهر و برادرها شریک شوند، مستعد این خواهند بود باوری را در ذهن بپرورانند مبنی بر اینکه آنها فرزندان واقعی پدرومادرشان نیستند بلکه به فرزندی پذیرفته شده اند یا کودکی سرراهی بودهاند.
شگفت اینکه تعدادی از پدر و مادرها شوخیهایی با این مضمون خطاب به فرزندان خردسالشان بر زبان میآورند. مانند این شوخی که آنها را پیدا کرده اند یا آنها را از پرورشگاه گرفته اند. درحالیکه چنین شوخیهایی میتواند از فانتزیهای پرخاشگرانه ناخودآگاه والدین نسبت به فرزندان ریشه بگیرد. داستان های اسطورهای فراوان فرزندکشی از چنین فانتزیهایی حکایت میکنند یا اختلالاتی مانند روانپریشی پس از زایمان که در مواقعی با تکانههای آشکار پرخاشگرانه نسبت به نوزاد همراه است.
به هر حال چنین شوخیهایی برای کودکان بدون هزینه نخواهد بود. کودکان آنطور که فروید گفته بود خودشان برای چنین باوری مستعد هستند. حال این شوخیها باورشان را تحکیم خواهد کرد. اتفاق دردناکی است. خانه و خانواده که پناهگاه اولیه کودکان است احتمالا به جایی ناامن تبدیل خواهد شد. اثرات چنین شوخیهایی ممکن است سالها به طور جدی ادامه پیدا کند. شوخیهای والدین خیلی راحت جایش را در ذهن کودکان به عنوان یک تراژدی باز خواهد کرد.مراقب شوخی های تان ( و در واقع جدی هایتان) باشید.
منبع: آسمانی ها