سرچشمه ایده آل شما در عشق چیست؟
عشق به همان اندازه که یک احساس است یک مفهوم نیز هست. تعریف و انتظاراتی که شما از عشق دارید به نحو چشمگیری به شریک زندگی که جویایش هستید و احساس خشنودی و لذتی را که از کنار او بودن می طلبید بستگی دارد. از آنجا که نظر شما در مورد عشق معمولا انعکاسی است از رفتاری که پدر و مادر و به طور کلی سرپرست با شما داشته و یا رفتاری که شما با آنها داشته اید بنابراین کشف و نگرشی به آن رفتارها نکات بسیاری را آشکار خواهد ساخت.
اگر پدر و مادر شما الگویی از عشق کمال یافته را به شما منتقل کرده باشند احتمال این که شما نیز عشقی منطقی و پخته را تجربه کنید بالا میرود اما اگر این الگو، الگوی ناقصی باشد به احتمال زیاد به سوی همسری کشیده میشوید که ظاهرا با پدر مادرتان تفاوت زیادی داشته باشد.
الگو های دوران کودکی شما میتوانند پاسخ این سوال شما را بدهند که چرا شما لطمه دیده همچنان به عشق ورزی نسبت به همسری که از کرده خود پشیمان نیست و توبه ای نکرده ادامه دهید و چرا شما عهد شکن به سوی معشوقتان کشیده میشوید. شما همسر لطمه دیده ممکن است بخواهید در یک رابطه غیر راضی کننده باقی بمانید چرا که این همه آن چیزی بوده که به عنوان کودک میدانستید و این همه آن چیزی است که تا به امروز به عنوان عشق میشناسید شما که در دام گذاشته گرفتار شده اید نمیتوانید صلاح خود را از آموخته های پدر و مادرتان تشخیص دهید چون نمیتوانید اقرار کنید که چه بی توجهی و آزاری در حق شما میشود.
بنابراین در کنار کسی باقی میمانید که هیچ گذشت و جبرانی در قبال شما و خوبی هایتان نمیکند. ممکن است شما همسر عهد شکن به این خاطر که شریک زندگی تان نتوانسته آن چیزهایی را که در گذشته از آنها محروم بودید به شما بدهد از دستش دلخور و عصبانی باشید و برای بر آورده کردن این نیازها به منبع دیگری پناه ببرید و آینده خود را بدون قید و شرط به دست کسی بسپارید که شناخت چندانی از او ندارید.
شما به جای این که به علت های بروز سر خوردگی و ناامیدی در همسرتان پی ببرید و این که چگونه در رفع این کشمکش های درونی بکوشید در جستجوی چیزی بیرون از وجود خودتان هستید تا او را به عیبی متهم سازید و یا خود را در اختیار آدم جدیدی قرار دهید، فکر میکنید این بار احساساتتان متفاوت است و این که این احساسات آتشین و به قول خودتان متعالی شما عقل از سرتان ربوده و تا مدتی باور دارید که این بار جریان نسبت به گذشته به گونه ای دیگر است. شما برای شور و هیجانات درونی تان به قدری معجزه گر دست یافته اید و فکر میکنید تا به حال چنین احساسی نداشته اید، مطمئن هستید که این شخص که به ظاهر با تمام افرادی که پیش از این از آنها زخم خورده اید متفاوت است ان حس واقعی تان که تمام عمر در آرزویش بودید را با تمام وجود به شما تقدیم میکند؟
تنها چیزی که باور تان میشود همین است اما آن چه شما را تا این حد مشتاقانه به سوی معشوق میکشاند و چنین حالتی را در شما به وجود میآورد به احتمال زیاد عشق به طور کامل نیست بلکه جریان نیمه تمامی از دوران کودکی و امید به رهایی از تمام محرومیتها و عذابها ی گذشته است اما حالت دیگری نیز وجود دارد به این شکل که به طور مثال شما همسری را برگزیده اید که این امکان را به شما میدهد تا خود را به گونه ای مثبت تر و ارضاء کننده تر از دوران کودکی خود تجربه کنید.
در این روابط که با این حالت به وجود میآید درگیری کمتری سر مشکلات گذشته رخ خواهد واین حالت مدت بیشتری دوام خواهد داشت. البته شاید سر انجام از همسرتان جدا شده زندگی با معشوق را انتخاب کنید. عشق قابل تغییر یافتن است و به همان ترتیب یکی از آزمون های مهم برای تغییر در زندگی است که این امکان را به شما میدهد تا در خود تحولی ایجاد کنید. اما پیش از آن که از همسرتان جدا شوید توصیه میکنم با دقت بیشتری به برخوردها دعواها و نا امیدیها خود گوش فرا دهید. پیش از آن که فرار کنید بهتر است از خود بپرسید آیا فرار از این رابطه راهی منطقی برای خودشناسی است؟ یا صرفا بهانه است برای گذشتن از کنار مشکلات حل شده دوران کودکی من؟ اگر برای انتخاب شریک خود هیچ توجه و تفکری نشان ندهید به طور حتم در زندگی دلزدگی و سرما خوردگی را تجربه خواهید کرد. پس از آن ناچارید برای بهبود این رابطه به سختی تلاش کنید و اگر غیر از این فکر هنوز دارید خود را فریب میدهید.